Webدفن کردن، تراشیدن، حفر کردن، نقش کردن، قبر کندن cave (فعل) فرو ریختن، در غار جا دادن، حفر کردن، مقعر کردن Webexcavation - معنی در دیکشنری آبادیس. /ˌɛkskəˈveɪʃən/ /ˌɛkskəˈveɪʃən/. معنی. معانی دیگر: کندن، کنند، کندوکاو، فراکاوی، کافش، گودبرداری، حفر، (حفره ی ایجاد شده در اثر کنده کاری) گودال، کندگاه، کاوگاه، گودی ...
معادل حفر به انگلیسی دیکشنری انگلیسی به فارسی بیاموز
Web1.حَفَرَ الفَلَّاحُون نَهْراً جَدِيداً فِي القَرْيَة. کشاورزان در این روستا رودخانه جدیدی حفر کردند. 2.مَنْ حَفَرَ هَذِهِ الحُفْرَة؟. bite size turkey meatballs
دیکشنری تخصصی معادل انگلیسی شمع زنی ، حفر سوراخ در زمین یا دیوار جهت ...
WebApr 15, 2024 · کمد به انگلیسی می شود closet (کلازِت) البته wardrobe هم استفاده می شود و همچنین chest of drawers که البته کلمه اول رایج تر است. در این مطلب هم به طور خلاصه کاربردها، مترادف ها و نکات چینش کمد را یاد می … Webاین اصطلاح تخصصی مربوط به رشته مهندسی نفت است. واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی عمیق حفر شده و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است. فارسی. انگلیسی تلفظ. عمق مغاکی. abyssal depth. عمق ... Webترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “حفر کننده” عبارت است از digger.. عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “حفر کننده” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی ... das ist doch toll